وبگاه حسین کریمی

با شما سخن میگویم...

۸ مطلب با موضوع «سخن مدیر» ثبت شده است

علم محرم یک نماد شاهنشاهی است

يكشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ۰۴:۰۵ ق.ظ

پژوهشی در عَلَم های امروزی؛

 

آیا شما تاکنون بدقت به علم های عزاداری محرم و نمادهای آن توجه کرده اید؟!
اگر توجه شماهم جلب شده باشد حتما سوالاتی این‌چنینی برای شما هم پیش آمده که :
این نمادها چه هستند؟ ٬ پرهای روی علم نشانه چیست؟ ٬ این علم ها از لحاظ تاریخی چقدر قدمت دارند و از چه زمانی به رسومات عزاداری ایام محرم الحرام وارد شده اند؟ و ...


در ابتدا باید شبهه ای را برطرف کنیم که بعضی خیال میکنند این علم ها سابقه تاریخی بالایی دارند و نمونه همان عَلمی هستند که بدست حضرت اباالفضل العباس علیه السلام بوده است!
در حالی اصلا چنین چیزی دور از ذهن و‌حتی ممکن نیست و در جنگها چنین ابزاری بکارگرفته نمی شده است!

عَلَم در لغت؛ به معنای نماد و پرچم است ٬ اصولا در جنگها از آن خیلی استفاده میشده ولی بصورت پرچم بوده نه آهن و ...

حال برویم سراغ اصل مطلب؛
علمهای امروزی ازکجا متولد شدند؟!
شواهد تاریخی نشان میدهد این علمها سلطنتی هستند ! و از دربار شاهان صفوی و مؤکدا قاجار به بیرون راه یافته اند!
پیش تر از محافل شاه این علم حضور داشته است.

اما نمادهای شاهنشاهی آن چه هستند؟!

 

پَرهای شترمزغی که روی علمها گذارده شده اند نشانی از تاج کیانی شاهنشاه است که شکوه و عظمت شاه را نشان میداد.
تاج شاهان معمولا دارای پر زینتی بوده و در منابع تاریخی از کاربرد پَرها روی کلاه خود جنگی سخنی نگفته اند.

و امّا نمادهای دیگری هم روی علمها هست مانند شیر ٬ شیری که شمشیر در دست دارد یا خورشید کنار آن است .
همانظور که میدانید این هم علامت پرچم دولت شاهنشاهی ایران یعنی همان نشان معروف شیر و‌خورشید است..


ممکن است مقاله ادامه یابد ...
پژوهنده : حسین کریمی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۹ ، ۰۴:۰۵
حسین کریمی

خوشا ای دل که آغاز ربیع است...

پنجشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۸، ۰۲:۵۹ ق.ظ

🌿🌿🌿🌿خوشا ای دل که آغاز ربیع است..🌿🌿🌿🌿

🌱 نسیم روحبخش بهاری همراه شده با الطاف ایزدی از میان کوههای دست برده بر آسمان ٬ از بر البرز٬ کناره های زاگرس و قله های بیستون به میان شاخسار سروهای بلند میهن می چمد تا به گوش نیاکانمان برساند که نوروز است!  و زندگانی را به دشت های بی جان و جان های خسته با دم مسیحایی خویش باز بخشد. ☘☘

اهریمنان از پهنه عالم می گریزند ودربند میشوند٬ 🌱


🌸 در این هنگامه که زمین و زمان در کانون توجه خداوندی است و پروردگار٬ با دستان پرمهرش گیتی را به جامه ای از نیکبختی و طراوت مزین میسازد 🌺

اینک که برکت را به زمین قلب های مردمان می نشاند؛  🧡

🔅🔅🔅🔅🔅🔅

🌳 از او می خواهم برایتان 

سالی زدوده از هر پلیدی ٬ خشکسالی ٬ رنج و شفقت و اندوه ... ٬ 

🍀🍀🍀🍀

سالی پر ز برکات و نعمات بیشمار ٬ پیروزی در امور ٬ شادی و سرور و سلامت روح و جان 🌸🌸

 تا بدانجا که در آن غوطه ور شوید و از فرط نیکبختی خویش هزاران بار آفریدگار بزرگ را سپاس گزارید! ❤️


▫️مبارک باد نوروزتان! :

🌺🌸حسین کریمی🌸🌼

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۸ ، ۰۲:۵۹
حسین کریمی

اربعین حسینی- ابیاتی در فراق حسین

سه شنبه, ۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۶:۰۲ ب.ظ

در زیر پست اینستاگرامی خود را به مناسبت فرارسیدن اربعین حسینی می آورم:

بسم رب الحسین

السلام علی الحسین

و علی علی بن الحسین

و علی اولادالحسین

و علی اصحاب الحسین

-------

من اویسم که به بویت آقا

در یمن هم به کنارت باشم


گرچه این ره دراز و دورم من

گویی آن جا به دیارت باشم


من طوافم ز همینجا بکنم

قسمتم شد به فراقت باشم

#حسین_کریمی

............. 

سپاس ویژه از برنامه #مخاطب_خاص که به یاد این حقیر در محضر مولایم و سرورم حضرت #ثارالله #امام_حسین علیه السلام بودند.

اجرتان محفوظ است

تصویر صفحه اینستاگرام حسین کریمی در کربلا

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۷ ، ۱۸:۰۲
حسین کریمی

چهارشنبه سوری به سبک غرب!

سه شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۸:۱۴ ب.ظ

سلام خدمت همه همراهان عزیز که مطالب مرا دنبال می کنند؛

امشب چهارشنبه سوری است،شبی که از دیرباز توسط ایرانیان گرامی داشته شده و سور و سرور را به محافل ما می آورد.

مطالبی چند درباره این شب برایتان می نویسم:

در این شب ایرانیان که به آتش بعنوان عنصری مقدس احترام می گذاشتند بر پشت بام های خود آتش می افروختند و به جشن و پای کوبی می پرداختند.

امروزه هم این جشن در کشور ما برگزار می شود ولی نه به سبک دینی و نه به سبک ملّی،بلکه به روش و فرهنگ غربی که باعث تلخ شدن آن به کام بسیاری از هموطنان عزیز شده است.

در روزگار ما به جای احترام گذاردن به آتش با استفاده از مواد منفجره که در غرب تولید می شود به این عنصر مقدس طبیعت چه بسا بی حرمتی می شود.

هر ساله در این روز جوانان بسیاری از کشور ما قربانی حادثه های ناگوار در این شب می شوند.

این اعمال پر خطر که در این شب انجام می شود نه تنها مخالف با مبانی اسلامی است بلکه خلاف فرهنگ ایرانی و آداب و رسوم ملی است.

بیاییم فرهنگ غرب را از جشن های باستانی خود بیرون کنیم و دوباره به آن ها اصالت بخشیم.

 

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۲۴ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۱۴
حسین کریمی

یوزپلنگانی که با او دویده اند!

پنجشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۱۸ ب.ظ

*در زیر مطلبی از استاد ارجمندم آقای مجتبی جعفری را برایتان آورده ام که نگاهی به مهمترین کتاب بی‍‍ژن نجدی دارد.

مطلب امروز در روزنامه همدلی به چاپ رسیده است.*

در نگاه نخست عنوان کتاب بیژن نجدی خواننده را به فکر وامی دارد؛ «یوزپلنگانی که با من دویده‌اند». از زمانی که سعادت آشنایی با هنر و هنرمند را داشته ام، هنرمندان را نازک‌اندیشانی یافتم که از پژمردن یک برگ دلگیر شده و چینی روح‌شان از مژه برهم‌زدنی تَرَک برمی‌دارد. 

هنرمند ظریف است و ظرافت، هنرِ ارجمندِ وِی، اما چگونه است که آلبر کامو «طاعون» را می‌نویسد، ژان پل سارتر با «تهوع» به اوج می‌رسد، ژوزه ساراماگو از «کوری» یاد می‌کند، صادق هدایت خالق «بوف کور» می‌شود و بیژن نجدی با یوزپلنگان می‌دَوَد. به‌راستی این عناوین به ظاهر خشن چگونه در کنار نام هنرمندانی قرار گرفته که وجودشان همچون گلبرگِ تری لطیف است؟

گیله‌مردِ باریک‌اندیش داستان‌نویسی

در تعریف از یوزپلنگ گفته‌اند: «حیوانی است شکارچی، گریزپا و وحشی که رو به انقراض و نابودی است». امّا این حیوان درّنده‌خو با نزدیک شدن به انسان و آمیزش با او به موجودی اهلی و دست‌آموز بدل می‌شود که به مرور زمان از خوی سبُعیت خود دست کشیده و منِ خویش را فراموش می‌کند و دست‌پرورده قدرت برتر از خود یعنی انسان می‌شود.

شاید نجدی با انتخاب این عنوان یوزپلنگ را نماد انسان و انسانیتی قرار داده که دیری است به فراموشی سپرده شده و بوی نابودی آن آشکارتر از پیش به مشام می‌رسد. با این حساب یوزپلنگ نه تنها درّنده‌خو و خون‌خوار نیست، بلکه باید به حالش دل نیز سوزاند و برای نجات و کمک به او کوشید.

این کتاب تنها اثر به چاپ رسیده در زمانِ حیاتِ گیله‌مردِ باریک‌اندیشی است که به اعتقاد ادب‌شناسان، پایه‌گذار سبکی در ادبیات شد که از آن با عنوان داستان شعر یاد کرده اند. این نثر شعرآلود، در سطرسطر کتاب و در بند بند داستان‌های آن نوازشگر چشمان خواننده است. نثری به همراه تشبیهات و استعارات و سمبل‌ها و سایر آرایه‌های زینت‌بخش ادبی که با سردی و جمود لایه‌های داستانی تضادی دلکش و زیبا را آفریده است. «در سه‌شنبه‌ای خیس، زیر چتر آبی و در چادری که روی سرتاسر لاغریش ریخته شده بود از خانه بیرون رفت...ص 14»

پای‌نهادن به دنیای خیالات

جدای از نثر شاعرانه بیژن نجدی باید گفت که نویسنده باوجود اینکه نخستین کار و اثر حرفه‌ای نویسندگی خود را به بازار طبع پیشکش کرده است از مضایق و تنگناهای سبک واقع گرایی و تا حدودی فراواقع‌گرایی با سربلندی بیرون آمده است و می‌توان این کتاب را از هردو دیدگاه رئالیسم و سوررئالیسم بررسی کرد.

یوزپلنگانی که با من دویده‌اند را واقع‌گرا می‌بینم، چراکه حوادث و داستان‌های این مجموعه بر بستری از رویدادهای کاملاً ملموس و معمولی بنا شده است و قهرمانان داستان‌ها افرادی هستند که بیشتر آن‌ها را در زندگی روزمره اطراف خود دیده‌ایم و با بی‌اعتنایی از کنار آن‌ها رد شده‌ایم و آن‌را فراواقع‌گرا می‌دانم زیرا نویسنده در جای جای کتاب از همزاد پنداری خود با اشیای موجود چشم نپوشیده و پای به دنیای خیالات آن‌ها نهاده است.

«چتر صدای مچاله شدن فنرهایش را نمی‌شنید. داشت می‌مُرد و دیگر نمی‌توانست هیچ بارانی را به یاد آورد. فقط خاطره‌ای دور و کمی گرم از کف دست ملیحه، هنوز در چتر بود...ص 70»

شخصیت‌ها و قهرمانان داستان‌های نجدی در زندگی عادی هیچگاه مجال قهرمان شدن نداشته و ندارند. اینان بیشتر شکست خوردگان و تیپاخوردگان مهجوری هستند که زندگی آن‌ها را از سر اجبار قِی کرده و به دور انداخته که از نوک قلم بیژن نجدی به صفحه کاغذ تراوش کرده اند. قهرمانانی ویران شده و لهیده که حوادث داستان همچون آواری بر سر آن‌ها خراب شده و آنچه در پس این داستان‌ها اتفاق افتاده پذیرش اغلب انفعالی و از سر درماندگی و ناچاری از سوی ایشان است.

تنها راه رهایی

شاید تنها راه رهایی و نقطه کانونی این شخصیت‌ها «مرگ» است، چونان یوزپلنگانی که انقراض نسل خود را به چشمِ خود به نظاره ایستاده اند. قهرمانان نجدی محکومی ازلی و ابدی اند و زاده تقدیر و جبر. سرنوشت محتوم خود را باور کرده اند و سرسپرده تقدیری هستند که گویا در اَزَل برایشان ترسیم شده است و حاضر به از سرنوشتن سرنوشت خود نیستند. گاه تسلیم محض اند و گاه بی اعتنا. قهرمانانی که یا مرده اند یا با مرگ زندگی می‌کنند. اما بیژن نجدی نمی‌تواند این ستم را برتابد و زبان به اعتراض می‌گشاید و در پی چرایی کار بر می‌آید، چرایی که پاسخی برایش در پی نیست. 

وجود گورستان نیز در سه داستان از ده داستان کتاب گواه این جمود است؛ جمودی که شاید بر آرزوهای از دست رفته نوع بشر در پدید آوردن دنیایی بهتر صحّه می‌گذارد. گورستان در حقیقت نمادی است برای از دست رفتن بشری که دیگر همچون اغلب شخصیت‌های داستان پیر، ضعیف، لاغر، بیمار و چه‌بسا همچون «ملیحه و طاهر» عقیم‌اند. بشری که توانایی آفریدن و آفریده شدن دوباره را ندارد، رنگ‌رخ‌باخته و رو به انقراض است.

نکته دیگری که در داستان‌های نجدی به چشم می‌خورد، تقابل و تضادی است که در همه داستان‌ها به طرزی محسوس حضور دارد. در داستان «سرسپرده به زمین»، ملیحه و طاهر سال‌هاست در جدال بر سر اسم کودکی هستند که هرگز به دنیا نیامده است. در «استخری پر از کابوس»، نجدی با کامیون و گازوئیل به عنوان نمادهایی برای تکنولوژی و تمدّن، جدال انسان را با طبیعت که به مرگ قو منجر شده است، به تصویر کشیده است. تقابل سپیدیِ برف به عنوان نمادی از طبیعت و سیاهیِ گازوئیل به عنوان نمادی از دستاورد بشر، تضادی تحسین‌برانگیز است. تضادی که کمترین رهاوردش تنهایی است. تنهایی انسان‌هایی که از سوی دیگران درک نمی‌شوند و مطرود جامعه خویش‌اند: «ستوان گفت این روزها نمی‌شود که فهمید مردم چه می‌گویند. چه می‌خواهند... با یک قو راحت‌تر می‌شود حرف زد. ص 17.»

اثری دردناک و انتقادی

از دیگر مضامین پرداخته شده در این مجموعه داستان پرداختن به موضوع جنگ است. جنگی که چون بوف شومی سایه نحس بال‌های خود را بر سر انسان گسترانده است. در پایان این مجال باید اشاره کرد که اگر «یوزپلنگانی که با من دویده‌اند» یک شاهکار در نوع خود نباشد، امّا آفرینشی است باتکنیک، تامّل‌برانگیز، دردناک و انتقادی.

منبع:روزنامه همدلی،نوشته مجتبی جعفری(دبیر ادبیات مدیر وبلاگ)

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۱۸
حسین کریمی

برگزاری المپیاد خواندن شهر ملارد

چهارشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۴:۰۱ ب.ظ
 
امروز چهارشنبه ۴ اسفند ماه٬ساعت۱۴:۳۰ در مکان مدرسه یادگار امام(ره) شهر ملارد واقع در خیابان اطلس شرقی المپیاد خواندن برگزار شد.

 

منابع این المپیاد از کتابهای قابوسنامه٬به قول پرستو و غزلیات سعدی بود.

 

خواندن از کتب مربوطه انتخابی بود.

 

امتحان کتبی درک مطلب هم با ۲۵ سؤال از دانش آموزان گرفته شد.

 

حسین کریمی(مدیر وبلاگ) هم در این المپیاد شرکت کرد و اجازه ورود به مرحله استانی که در اردیبهشت ماه 96 برگزار می شود  را کسب کرد.

 

از خداوند متعال خواستار کسب رتبه در مرحله استانی هستم

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۵ ، ۱۶:۰۱
حسین کریمی

جشنواره نوجوان خوارزمی شهرستان ملارد

دوشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۵۷ ب.ظ

صبح روز دوشنبه ۲ اسفند در ساعت ۰۸:۰۰ در مکان پژوهش سرای دانش آموزان ابن سینا شهرستان ملارد جشنواره تصویرنویسی برای دانش آموزان پایه هفتم٬هشتم و نهم(دوره اول متوسطه) برگزار شد.

در این جشنواره دانش آموزان دختر و پسر از نقاط مختلف شهرستان ملارد با یکدیگر رقابت کردند.

موضوع تصویر آلودگی هوا بود و در دوبخش نوشتن و خواندن انشاء اجرا شد.

از داوران این مسابقه می توان به مجتبی جعفری(دبیر ادبیات و نویسنده) اشاره کرد.

برگزیدگان این جشنواره بزودی اعلام خواهند شد.

حسین کریمی(مدیر وبلاگ) نیز در این مسابقه شرکت کرد و امید است با عنایات الهی مقامی را از این جشنواره کسب کند.

انشای حسین کریمی همراه ۹ انشای دیگر به مرحله پایانی انتخاب راه یافت.

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۵۷
حسین کریمی
وبگاه حسین کریمی

اگر هنرمندی ٬ شاعری یا اهل علم و ادبی٬
اگر دلت برای وطنت می تپد٬
اگر آزاده ای و زیر بار زور نمیروی ٬
اگر خوش خلقی و امانتدار٬
تو ... یقینا .. یک « مسلمانی » !

مذهبی ها تک بعدی یا جدای از دیگر مردم نیستند٬ آنهایی که شما آنها را مذهبی میدانستید و شمارا از دین منزجر ساختند اصلا « مذهبی » نیستند!

مسلمان و مذهبی حقیقی تویی و هرکسی که ویژگی های بالا اوصاف اوست..

آخرین نظرات
  • ۹ اسفند ۹۶، ۱۷:۱۵ - علی اصغر
    سلام
  • ۶ اسفند ۹۵، ۰۷:۳۲ - جملک نویس
    خدا قوت
  • ۲۸ بهمن ۹۵، ۱۸:۵۳ - جملک نویس
    آفرین
پیوندهای روزانه