وبگاه حسین کریمی

با شما سخن میگویم...

۳ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

شعر « آب اجل » سیف فرغانی

چهارشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۸، ۰۱:۰۹ ق.ظ

هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد

هم رونق زمان شما نیز بگذرد

وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب

بر دولت آشیان شما نیز بگذرد

باد خزان نکبت ایام ناگهان

بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد

آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام

بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد

ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز

این تیزی سنان شما نیز بگذرد

چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد

بیداد ظالمان شما نیز بگذرد

در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت

این عوعو سگان شما نیز بگذرد

آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست

گرد سم خران شما نیز بگذرد

بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت

هم بر چراغدان شما نیز بگذرد

زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت

ناچار کاروان شما نیز بگذرد

ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن

تأثیر اختران شما نیز بگذرد

این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید

نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد

بیش از دو روز بود از آن دگر کسان

بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد

بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم

تا سختی کمان شما نیز بگذرد

در باغ دولت دگران بود مدتی

این گل، ز گلستان شما نیز بگذرد

آبی‌ست ایستاده درین خانه مال و جاه

این آب ناروان شما نیز بگذرد

ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبع

این گرگی شبان شما نیز بگذرد

پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست

هم بر پیادگان شما نیز بگذرد

ای دوستان خوهم که به نیکی دعای سیف

یک روز بر زبان شما نیز بگذرد

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۸ ، ۰۱:۰۹
حسین کریمی

شعر«زمستان» سروده مهدی اخوان ثالث

سه شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۵، ۰۶:۴۴ ب.ظ

ﺳﻼﻣﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻔﺖ

ﺳﺮﻫﺎ ﺩﺭ ﮔﺮﯾﺒﺎﻥ ﺍﺳﺖ

ﮐﺴﯽ ﺳﺮ ﺑﺮ ﻧﯿﺎﺭﺩ ﮐﺮﺩ ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻔﺘﻦ ﻭ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ

ﻧﮕﻪ ﺟﺰ ﭘﯿﺶ ﭘﺎ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ، ﻧﺘﻮﺍﻧﺪ

ﮐﻪ ﺭﻩ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﻭ

ﻟﻐﺰﺍﻥ ﺍﺳﺖ

ﻭﮔﺮ ﺩﺳﺖ ﻣﺤﺒﺖ ﺳﻮﯼ ﮐﺴﯽ ﯾﺎﺯﯼ

ﺑﻪ ﺍﮐﺮﺍﻩ ﺁﻭﺭﺩ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺑﻐﻞ ﺑﯿﺮﻭﻥ

ﮐﻪ ﺳﺮﻣﺎ ﺳﺨﺖ ﺳﻮﺯﺍﻥ ﺍﺳﺖ

ﻧﻔﺲ ، ﮐﺰ ﮔﺮﻣﮕﺎﻩ ﺳﯿﻨﻪ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﺑﺮﻭﻥ ، ﺍﺑﺮﯼ ﺷﻮﺩ ﺗﺎﺭﯾﮏ

ﭼﻮ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺍﯾﺴﺘﺪ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ

ﻧﻔﺲ ﮐﺎﯾﻦ ﺍﺳﺖ ، ﭘﺲ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﭼﺸﻢ

ﺯ ﭼﺸﻢ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺩﻭﺭ ﯾﺎ ﻧﺰﺩﯾﮏ ؟

ﻣﺴﯿﺤﺎﯼ

ﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺩ ﻣﻦ ! ﺍﯼ ﺗﺮﺳﺎﯼ ﭘﯿﺮ ﭘﯿﺮﻫﻦ ﭼﺮﮐﯿﻦ

ﻫﻮﺍ ﺑﺲ ﻧﺎﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺩﺍﻧﻪ ﺳﺮﺩ ﺍﺳﺖ ... ﺁﯼ

ﺩﻣﺖ ﮔﺮﻡ ﻭ ﺳﺮﺕ ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺩ

ﺳﻼﻣﻢ ﺭﺍ ﺗﻮ ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻮﯼ ، ﺩﺭ ﺑﮕﺸﺎﯼ

ﻣﻨﻢ ﻣﻦ ، ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﻫﺮ ﺷﺒﺖ ، ﻟﻮﻟﯽ ﻭﺵ ﻣﻐﻤﻮﻡ

ﻣﻨﻢ ﻣﻦ ، ﺳﻨﮓ ﺗﯿﭙﺎﺧﻮﺭﺩﻩ ﯼ ﺭﻧﺠﻮﺭ

ﻣﻨﻢ ، ﺩﺷﻨﺎﻡ ﭘﺲ ﺁﻓﺮﯾﻨﺶ ، ﻧﻐﻤﻪ ﯼ ﻧﺎﺟﻮﺭ

ﻧﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﻣﻢ ، ﻧﻪ ﺍﺯ ﺯﻧﮕﻢ ، ﻫﻤﺎﻥ

ﺑﯿﺮﻧﮓ ﺑﯿﺮﻧﮕﻢ

ﺑﯿﺎ ﺑﮕﺸﺎﯼ ﺩﺭ ، ﺑﮕﺸﺎﯼ ، ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ

ﺣﺮﯾﻔﺎ ! ﻣﯿﺰﺑﺎﻧﺎ ! ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﺳﺎﻝ ﻭ ﻣﺎﻫﺖ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﭼﻮﻥ ﻣﻮﺝ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﺩ

ﺗﮕﺮﮔﯽ ﻧﯿﺴﺖ ، ﻣﺮﮔﯽ ﻧﯿﺴﺖ

ﺻﺪﺍﯾﯽ ﮔﺮ ﺷﻨﯿﺪﯼ ، ﺻﺤﺒﺖ ﺳﺮﻣﺎ ﻭ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺍﺳﺖ

ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﺁﻣﺪﺳﺘﻢ ﻭﺍﻡ ﺑﮕﺰﺍﺭﻡ

ﺣﺴﺎﺑﺖ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺎﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ

ﭼﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﯿﮕﻪ ﺷﺪ ، ﺳﺤﺮ ﺷﺪ ،

ﺑﺎﻣﺪﺍﺩ ﺁﻣﺪ ؟

ﻓﺮﯾﺒﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ، ﺑﺮ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺧﯽ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺤﺮﮔﻪ ﻧﯿﺴﺖ

ﺣﺮﯾﻔﺎ ! ﮔﻮﺵ ﺳﺮﻣﺎ ﺑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ، ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺳﯿﻠﯽ ﺳﺮﺩ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺍﺳﺖ

ﻭ ﻗﻨﺪﯾﻞ ﺳﭙﻬﺮ ﺗﻨﮓ ﻣﯿﺪﺍﻥ ، ﻣﺮﺩﻩ ﯾﺎ ﺯﻧﺪﻩ

ﺑﻪ ﺗﺎﺑﻮﺕ ﺳﺘﺒﺮ ﻇﻠﻤﺖ ﻧﻪ ﺗﻮﯼ ﻣﺮﮒ ﺍﻧﺪﻭﺩ ، ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺍﺳﺖ

ﺣﺮﯾﻔﺎ ! ﺭﻭ ﭼﺮﺍﻍ ﺑﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺯ ، ﺷﺐ ﺑﺎ ﺭﻭﺯ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ

ﺳﻼﻣﺖ

ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻔﺖ

ﻫﻮﺍ ﺩﻟﮕﯿﺮ ، ﺩﺭﻫﺎ ﺑﺴﺘﻪ ، ﺳﺮﻫﺎ ﺩﺭ ﮔﺮﯾﺒﺎﻥ ، ﺩﺳﺘﻬﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ

ﻧﻔﺴﻬﺎ ﺍﺑﺮ ، ﺩﻟﻬﺎ ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﻏﻤﮕﯿﻦ

ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺍﺳﮑﻠﺘﻬﺎﯼ ﺑﻠﻮﺭ ﺁﺟﯿﻦ

ﺯﻣﯿﻦ ﺩﻟﻤﺮﺩﻩ ، ﺳﻘﻒ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮐﻮﺗﺎﻩ

ﻏﺒﺎﺭ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻣﺎﻩ

ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺍﺳﺖ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۸:۴۴

زبان نامفهوم

دوشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۴ ب.ظ

این روزها اکثر مسؤلین جامعه طوری موقع صحبت کلمات را کنار هم می چینند که مردم عام زبان آنان را متوجه نشوند.

نه این که بگویم چرا از کلمات عامیانه غیرفرهنگی استفاده نمیکنند ولی حرف من این است که کلمات را طوری به کار ببرند که غیر از دانشمندان عامه مردم هم آن را بفهمند!!!.


شما خودتان با مقایسه نوع حرف زدن مسؤلان زمان حیات امام خمینی(ره) با زمان کنونی متوجه این نکات خواهید شد.


بدتر این است که حتی دهیاران و استانداران کشور هم سعی دارند از این شیوه صحبت برای کسب موقعیت خود استفاده کنند.


به امید اصلاح آنان!!

۲ نظر ۱۸ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۴۴
حسین کریمی
وبگاه حسین کریمی

اگر هنرمندی ٬ شاعری یا اهل علم و ادبی٬
اگر دلت برای وطنت می تپد٬
اگر آزاده ای و زیر بار زور نمیروی ٬
اگر خوش خلقی و امانتدار٬
تو ... یقینا .. یک « مسلمانی » !

مذهبی ها تک بعدی یا جدای از دیگر مردم نیستند٬ آنهایی که شما آنها را مذهبی میدانستید و شمارا از دین منزجر ساختند اصلا « مذهبی » نیستند!

مسلمان و مذهبی حقیقی تویی و هرکسی که ویژگی های بالا اوصاف اوست..

آخرین نظرات
  • ۹ اسفند ۹۶، ۱۷:۱۵ - علی اصغر
    سلام
  • ۶ اسفند ۹۵، ۰۷:۳۲ - جملک نویس
    خدا قوت
  • ۲۸ بهمن ۹۵، ۱۸:۵۳ - جملک نویس
    آفرین
پیوندهای روزانه